Tuesday, December 16, 2008

صداقت پاییز را همیشه دوست داشته ام
برگ ریزانش فریبکارانه نیست
...آرامشش خیالی نیست
غم انگیز است و نمناک
!این بار به راحتی از کنارش نگذشتم
آنقدر تماشایش کردم که دیگر به هیچ کلاغی حسادت نمی کنم ...
حالا که به شب قصه ی مادربزرگ رسیدیم
!پاییز را نه با حسرت
که با جرات و دلخوشی بدرقه می کنم
حالا دیگر قصه ی پینه دوز پیر برایم غم انگیز نیست
و تمام فال های آسمانی حافظ را به زمستانی خوش می برم
تا پاییزی دیگر که باز هم جاده های خیس و پر از برگ را پیاده گز کنیم
...
یلدا می رسد
از شب یلدای پر شور پارسال در خوابگاه
... تا یلدای امسال کنار تک ستاره ی پر مهرم
آرزو کنید
...خدا با ماست

عید غدیر خم مبارک

8 Comments:

Anonymous Anonymous said...

پاييز هيچ حرف تازه اي براي گفتن ندارد
با اين همه
از منبر بلند باد
بالا که مي رود
درخت ها چه زود به گريه مي افتند!!
انقدر در حسرت زمستان بودم که پاییز را هم از دست دادم.
هر چند که پاییز دندان گیری هم نبود برایم.

3:24 PM  
Blogger Nazanin said...

:) :*

1:03 PM  
Anonymous Anonymous said...

این وقار زیبای ِ بی مرزت،
مرا عـ ا شـ ق تر می کند، پاییزکم!
اگر که عـ ا شـ ق بنامیَ م!
و ذوب می شود، بطالت ابدی رفتن هایم!

بگذار که زیر باران مهربانی َ ت،
سرم به سقف آسمان گیر کند...
و خاک تنَ م استحاله دهد، زبونی ِ هذیان ها را!


پ.ن:
"آنقدر تماشایش کردم که دیگر به هیچ کلاغی حسادت نمی کنم..."

تعبیرت عـ اشـ قانه بود...
عـ اشـ قانه، آبی و آرام

8:14 PM  
Anonymous Anonymous said...

مطالب جالبی داری
موفق باشی

12:55 PM  
Anonymous Anonymous said...

............من نمیتونم کامنت بزارم . نمیشه

2:56 PM  
Anonymous Anonymous said...

سلام
مبارك باد
وب جالبي دارين موفق باشين
تونستي به منم سري بزنين

10:27 AM  
Anonymous Anonymous said...

نگاهت
پر از
عـ اشـ قانه های خا




پ.ن: نیستی بانوی من
در انتظارمان مگذار

12:22 PM  
Anonymous mozhde said...

mahsa ! man be neveshteheye to mohtajam...mohtaj...

4:25 PM  

Post a Comment

<< Home