Tuesday, July 26, 2005

آتش بدون دود

!بجنگ مارال التماس می کنم بجنگ
مرا از مرگ هراسی نیست تو خوب می دانی
هراس من از آن است که مبادا اندوه مرگ من
تو را به عزلتی بی اثر بکشاند
!مارال
تمام شدن مساله ای نیست
چگونه تمام شدن مساله ی ماست
قبول کن که من این نیمه ی کوچک تو بد تمام نشدم
هیچ چیز پاکی را لکه دار نکردم
و هیچ ارزشی را به بی ارزشی نکشاندم
مارال بجنگ
التماس میکنم التماس میکنم التماس میکنم
بجنگ
...
((آلنی ))
:مارال نامه را بویید بوسید بر دیده ی تر نهاد و در دل خویش گفت
... !آقای من! التماس چرا ؟ بخواه و فرمان بده . به خشونت
برگرفته از جلد هفتم، آتش بدون دود، نادر ابراهیمی

1 Comments:

Anonymous Anonymous said...

مهسای عزیز
متنی که انتخاب کردی فوق العاده و تاثیر گذار بود بود.
چگونه مر دنه که مهمه ÷س:
ثبت اسث بر جریدهی عالم دوام ما...

8:40 AM  

Post a Comment

<< Home