دیشب خواب دیدم نامه ای پر از گله گزاری و شکایت
!برایم فرستاده ای
!برایم فرستاده ای
...با دست خطی از بهشت و گلبرگ های پراکنده ی یاس
بیهوده به جستجویت نشستم میان اقاقی ها
تا تو را بیابم
!اما فقط برف دیدم و شب
به من بگو مهربان
کلاغ های آبی را سپرده بودی آسمان را
ناله کنند تا در هیاهوی این همه نا هماهنگی
گم شوم؟
اصلا این همه دل تنگی را از کجا آورده بودی؟
8 Comments:
:-| chi begam? delam mikhad tu naghshe jahan baghalet konam, berim az un mahia yeki dige behet bedam..harf bezanim.
چه حس مبهم و گنگی تمام این کلمات را دربر گرفته بود
kheili vaght bood ke inja naiamade boodam, delam digar tang shode bood. 2 poste akharat cheghadr por az ehsase va ye chizi ke be del mishine.
baratoon arzooie roshani daram.
!گله نکن از من
،که
دل تنگی هایت،
!رنگ سکوت چَشم هایت ست
و من قاب می گیرم شان،
روی دیوار یادهایم!
پ.ن: یه عالمه بوس و بغل و ارادت تقدیم تو؛ مهسای خوبان
دلمان کم گرفته بود
این هم....
!نیسستی
نامه ای از بهشت! به به!
سبز می خواهمت مهسای من
(آیکون بوس و بغل و گل)
Post a Comment
<< Home