...یه چیزی
نه گرم و نه سرد
...روونه ی گونه هات میشه
انگار فقط می خواد بیاد
مثل یه حس خوب غمگین
!توی این چهار دیواری روشن خوابزده
* * *
سراسیمگی ام را به دنیا آوردم تا پیش خودم بخوابانمش و شب ها با گریه اش بیدار شوم
..!.این کودک سراسیمه هرگز بزرگ نمیشود
* * *
...٢٩خرداد-
! سالگرد در گذشت دکتر شریعتی را گرامی بداریم ... بیندیشیم
!غروب امروز آزمون دارم...به تنهایی-
!به من گفت ساکت بودن یه دل گنده می خواد...صورتم خیس شده بود-
! سالگرد در گذشت دکتر شریعتی را گرامی بداریم ... بیندیشیم
!غروب امروز آزمون دارم...به تنهایی-
!به من گفت ساکت بودن یه دل گنده می خواد...صورتم خیس شده بود-
9 Comments:
چرا این همه انتظار ....
حس عجیبی بهم دست داد...
غمگنانه های پریشان
لابه لای خود پر از سکوتند
چه شد اين آزمون؟
کودک همیشه بزرگ می شود
خواهی دید
ولی با سراسیمگی
سلام
امروز انگار قراره موفق بشم کامنت بذارم ...
نوشته ات مثل همیشه قشنگ بود
:)
مبارك است! چه بود حالا ؟
نمي دونم چرا اينقدر سخت باز مي شه صفحه كامنت؟
.......
سلام!
قشنگ بود
ممنون که به من سر زدید
کارهاتون رو می خونم. موفق باشید.
در مورد شریعتی بیشتر فکر کن وتحقیق کن تا چهره راستین یکی از شارلاتن های اسلامی را بهتر بشناسی
Post a Comment
<< Home