Saturday, June 13, 2009

بیست و چهار ساله شدم
به سادگی پریدن کبوتر از پشت بام بارانی
!به نرمی
...
حالا که روبروی آیینه می ایستم و خوب تماشا می کنم
!باور می کنم گذشتن را
به خاطر تمام لحظات خاطره انگیزی که برایم کاشتی ونوشتی ممنونم مهربانترین
خدا را شکر که تو هستی
...

5 Comments:

Anonymous هلیا said...

!وای بانو

بزرگ شدنت مثل ستاره شدن ست
...به همان روشنی

مبارک ست مهسای من
این شکوه توست
!ببین
در این روزهای خاکستری تو سبز می شوی

مبارک ست بانو

(پر از بوسه و گل و بغل)

2:58 PM  
Anonymous فائزه said...

مهساي من
دوست هميشه هايم
آرام روزهاي غربتم
و آنكه درامروزم هستي و نيستي!
ميلادت خجسته

1:23 AM  
Anonymous Anonymous said...

سلام بر 24 سالگی
24 بهار امده است....24 بهار رفته است....یادت باشد هر سال در این روز تو مبعوث می شوی...پیامبر مهربانی و آگاهی خودت باش!

1:42 PM  
Anonymous mojdeh said...

zibatarin khane chashmane tost agar omid mihmane ghalbat bashad
tavalodet mobarak azizam...
khoshbakht bashio razi...

2:00 PM  
Anonymous هلیا said...

تن ها، گذشتن مهم نیست بانو
مهم چگونه گذشتن ست
(!)


آخ بانو

10:52 PM  

Post a Comment

<< Home