Saturday, March 06, 2010

نمی دانم این سرماخوردگی نافرم از کجا آمد
از رقصیدن ها و جیغ کشیدن ها و هیجانات برای عروسی برادر کوچک
!یا اینکه تالار سرد بود و نفهمیدم
عرق بادی شدم و یا از بی خوابی های این چند وقته بدنم مستعد پذیرفتن هر جور ویروس خوب وبدی هست
یادم هست روز پاتختی از حمام خیس خیس بیرون آمدم و خسته بدون پتو خوابیدم
...در هم باز بود و باد می آمد داخل
!یا اینکه مریم مریض بود و مریضی اش را به من داد
شاید هم این سرماخوردگی هدیه ی قبل از عروسی ام از طرف طبیعت است
بیست و چهار روز مانده به عروسی و هزاران کار نکرده
...
پ. ن : این بهار هم بوی بهتری دارد هم شکوفه های زیباتری

7 Comments:

Anonymous لیلا said...

مبارک باشد مهسا ...
مبارک باشد ...

3:36 PM  
Blogger Nazanin said...

davatam mikardi age iran budam? :)

7:19 AM  
Anonymous سمیرا said...

وای چقدر خوب
مبارک باید مهسای عزیز
خیلی مبارک باشد

2:20 PM  
Anonymous هلیا said...

چه قدر
خوشم
وقتی این همه عـ اشـ قی

می خت بانوی مبت
و نزدیکیَ ت را احساس می کنم
میان رنگین کمان واژه هات


مبارک باشد مهسای من +

8:59 PM  
Anonymous هلیا said...

چه قدر
خوشم
وقتی این همه عـ اشـ قی

می خواهمت بانوی محبت
و نزدیکیَ ت را احساس می کنم
میان رنگین کمان واژه هات


مبارک باشد مهسای من +

9:00 PM  
Anonymous آسمون said...

خوشم از خوشي ات
مبارك باشد بانو جانم+

11:27 AM  
Anonymous Anonymous said...

هزار گره در کار کرده ای
ای عشق جادوگر
بیهوده نمی زند
نبضی که زیر نافه توست
آهوی تیر خورده
به این سو بیا
آپم با دو وبلاگ
افتخار دهید
www.mehrabanbash.blogfa.com
www.nazesimin.blogfa.com

1:40 PM  

Post a Comment

<< Home